پارساپارسا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره

پارسا دردونه مامان

کودک

1392/5/29 8:18
نویسنده : مامان ریحانه
472 بازدید
اشتراک گذاری

کودک

 

چشم بر دنیا که باز کردی


مادر و پدرت آرزویی دیرینه را به دو چشم دیدند


آرزویی که برآورده شد؛ در پاسخ دعاهایی دیرینه

 


رحمتی آسمانی بودی برایشان


با هر لبخندت شادی تمام دنیا را به شان می دادی


با هر اشکی، دو آغوش برای آرام گرفتنت گشوده می شد

 

 

کودک! نمی دانی، هیج گاه نخواهی دانست چه کردند

 

تا تمام عشق شان را نثارت کنند

 

تا تو را روی دو پا و بی نظیر ببینند

 

می مردند برایت، اگر تو می خواستی


چه روزهایی آمد و رفت

 

چه سال ها که نگذشت از آن روزها

 

قطار زمان گذشت و دست آخر بزرگ و نیرومند شدی


و حالا، تو را چه شده؟

 

انگار که نفرت از آن دو یار دیروز تمام تنت را گرفته

 

بگو، همه را بگو. تو را چه شده؟


کودک! نمی دانی، هیج گاه نخواهی دانست چه کردند

 

تا تمام عشق شان را نثارت کنند

 

تا تو را روی دو پا و بی نظیر ببینند

 

می مردند برایت، اگر تو می خواستی

 

و حالا به بیراهه رفته ای

 

کودک! نمی دانی چه بگویی و چه کنی

 

حالا تنهایی و بی کس؛ یاری نیست در کنارت

 


و دریایی اشک و غم غرقت کرده

 

بگذار تا باز آن دو یار قدیمی ترس ها و دردهایت را از تو دور کنند

 

هر کجا که باشی، هنوز آن دو آغوش برایت گشوده است


کودک! نمی دانی، هیج گاه نخواهی دانست چه کردند

تا تمام عشق شان را نثارت کنند

 


تا تو را روی دو پا و بی نظیر ببینند

 

تا تو را روی دو پا و بی نظیر ببینند


کودک! نمی دانی، هیج گاه نخواهی دانست چه کردند

 

تا تمام عشق شان را نثارت کنند


تا تو را روی دو پا و بی نظیر ببینند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (12)

مامان موژان جون
27 مرداد 92 11:17
آرام آرام بی قراری هایم را گام برمیدارم و نجوایی در جانم زمزمه میکند... یک گام بیا تا هزاران گام به سوی تو آیم...
مامان موژان جون
27 مرداد 92 11:17
ای جانم این موقعی که به دنیا اومده ای جان
مامان حنانه زهرا
27 مرداد 92 15:48
عزیزم ریحانه جون چه عکسای خوشگلی
خیلی نازه ماشالله ماشالله ماشالله


ماشالله به جونت خانم.
مامان حنانه زهرا
27 مرداد 92 15:49
وای خدا عکس نوزادیش... قربون خدابرم که احسن الخالقینه
مامان حنانه زهرا
27 مرداد 92 15:50
مامانی عاشق اون عکسشم که فانوس دستشه.اسفند فراموش نشه عزیزم
ღ مونا مامان امیرسام ღ
28 مرداد 92 2:01
متنتون عااالی بود .کلی لذت بردم عزززیزم در ضمن نقاشیه اقا پارسا هم حرف نداشت
mamanebaran
28 مرداد 92 8:43
الهییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی

چه مادرانه های قشنگی ، عزیزم چقدر ناز بودی عسل خاله البته الانممم خیلی نازی قربون این مامان با احساس و مهربون

ریحانه عزیزم از خدا میخوام بهترینها رو کنار پارسای نازنینم سپری کنی و تمام روزاتون به بهترین خاطرات زندگیتون مبدل بشه




ممنونم دوست خوبم از این همه لطف و مهربونی.


مامان پسته
28 مرداد 92 13:12
وای که چقد حسای مادرانه ات به دلم نشست

عزیزمممممم خدا حفظ کنه پارسا رو برای شما و شما رو برای پارسا

و هموتونو برای ما


قربون دوست جون خودم.
سارا مامان محمدرضا
28 مرداد 92 13:49
ریحانه جون متنت مثه همیشه بسیااااااااااااار زیبا بود, عکسها هم خیلیییی خوشکل این نی نیه جوجو پارساهه؟ نازی چه تپلی بودی خاله جون


مرسی عزیزم.
پرهام ومامانش
29 مرداد 92 0:24
بوس برای تمام مراحل زندگیتتتتتتتتتتتت همیشه سلامت باشی پارساجونم
مامان فهيمه
29 مرداد 92 2:05
عزيزم خيلى زيبا بود دستت درد نكنه


مامان بردیا
20 مهر 92 8:34
آفرین خیلی زیبا بود.پارسا جونم خیلی نانازه