اگر دوباره ...
اگر دوباره فرصت بزرگ کردن کودکم را داشتم...
اگر فرصت داشتم كه كودكم را دوباره بزرگ كنم،
به جاي آنكه انگشت اشاره ام را به سمت او بگيرم،
در كنارش انگشت هايم را در رنگ فرو مي بردم،
و نقاشي مي كردم،
اگر فرصت داشتم كه كودكم را دوباره بزرگ كنم،
به جاي غلط گيري به فكر ايجاد ارتباط بيشتر مي بودم،
بيشتر از آنكه به ساعتم نگاه كنم به او نگاه مي كردم،
سعي مي كردم درباره اش كمتر بدانم ، اما بيشتر به او توجه كنم.
به جاي اصول راه رفتن ،
اصول پرواز كردن و دويدن را با او تمرين مي كردم.
از جدي بازي كردن دست بر مي داشتم،
و بازي را جدي مي گرفتم.
در مزارع بيشتري مي دويدم،
و به ستارگان بيشتري خيره مي شدم.
بيشتر در آغوشش مي گرفتم،
و كمتر او را به زور مي كشيدم.
كمتر سخت مي گرفتم،
و بيشتر تاييدش مي كردم.
اول احترام به خود را در او مي ساختم،
و بعد خانه و كاشانه اش را،
و بيشتر از آنچه كه عشق به قدرت را يادش بدهم،
قدرت عشق ورزيدن را يادش مي دادم.
:: كودك فرداي من ::
كودك فرداي من
بشنو از آواي پير و خسته ام
بشنو از امروز و از فرداي من
پرشده عالم ز بيداد و دغل
دور گردون پر ز عادات كهن
كودكم آنروز هستي داغ داشت
داغ آن ظلم و ستم بر مرد و زن
كودكم دنياي ما تاريك بود
اندر اين گرداب و مرداب و لجن
يك طرف فرياد مي زد مردمان
آن طرف ديگر فروبسته سخن
يك طرف فرياد مردم شور داشت
آن طرف شلاق شد مُهر بدن
كودك فرداي من غمگين مباش
چون كه خواهم ساخت دنيا را به تن
عالمي عاري ز اشك و آه و غم
عالمي دور از گمان و شك و ظن
كه اين چنين رقص كبوترهاي بام
مي شود گسترده در افكار من
كودكم فردا گل است و باغ و ياد
يك گلستان نرگس است و ياسمن
آسمان قلب تو پاينده باد
كودك امروز و فرداهاي من .
اسرار زندگی کودکم
- هرگز برای خوشبختی امروز و فردا نکن
- نماز وقت خداست آنرا به ديگران ندهيم
- هرگاه در اوج قدرت بودی به حباب فکر کن
- هر چه قفس تنگ تر باشد، آزادی شیرین تر خواهد بود
- دروغ مثل برف است که هر چه آنرا بغلتانند بزرگتر می شود
- هرگز از کسي که هميشه با من موافق بود چيزي ياد نگرفتم
- خطا کردن یک کار انسانی است امّا تکرار آن یک کار حیوانیست
- دستي را بپذير که باز شدن را بهتر از مشت شدن آموخته است
- تنها موقعی حرف بزن كه ارزش سخنت بیش از سكوت كردن باشد
- هیچ زمستانی ماندنی نیست...حتی اگر تمام شبهایش یلدا باشد
- مرد بزرگ، كسي است كه در سينۀخود ، قلبي كودكانه داشته باشد
- سقف آرزوهایت را تا جائی بالا ببر كه بتوانی چراغی به آن نصب كنی
- يادها رفتند و ما هم ميرويم از يادها. کي بماند برگ کاهي در ميان بادها
- دوست داشتن کسي که لايق دوست داشتن نيست اسراف محبت است
- هيچوقت نمیتوانيد با مشت گره کرده ، دست کسی را به گرمی بفشاريد
- نگاه ما به زندگي و کردار ما تعيين کننده ي حوادثي است که بر ما مي گذرد
- کاش در کتاب قطور زندگي سطري باشيم ماندني ... نه حاشيه اي از ياد رفتني
- هر که منظور خود از غیر خدا می طلبد ، او گدایی است که حاجت ز گدا می طلبد
- در برابرکسی که معنای پرواز را نمیفهمد هر چه بیشتر اوج بگیری کوچکتر خواهی شد
به کودکم خواهم گفت
صاف قدم بردار
و پایت را کمی عقب تر از جای پای پدر بگذار.
به کودکم خواهم گفت
رسا صحبت کن
و از کلمات، آنچه زیباتر است را بردار.
به کودکم خواهم گفت
لبخند زیباترین، گلهاست
روی لب او که پیش توست لبخند بکار.
به کودکم خواهم گفت
عاشق باش
و در قلبت، نقشی از آّبی آسمان بنگار
به کودکم خواهم گفت
عالم باش
و از دنیا، هر چه دیدی به خاطر بسپار
و در آخر به او خواهم گفت
کودکم کنودجان
شعر گفتن را کنار نگذار