عیدانه پارسا
و این هم شاهکار هنرمند مامان :
حدس میزنید این عکس کیه که آقا پارسا به تصویر کشیدن
بله درست حدس زدید این عکس متعلق به بنده است قشنگه نه؟!
عروسک اومد صدام زد و گفت: مانی بیا اینجا بشین میخام عستو بتشم.
گفتم :عکس منو ؟چرا؟
گفت:آخه میخام خوشل بشه.
من هم با افتخار تمام نشستم و منتظر شدم تا بچم هنرنمایی کنه.
یه نگاه به من میکرد و یه نگاه به دفترش دوباره یه نگاه به من و یه نگاه به دفترش و کشیدن رو ادمه
میداد تا اینکه بالاخره کارش تموم شد آورد نشونم داد و گفت :مامان ببین خوشل تشیدم حالا
بشین میخوام یه دل هم بلات بتشم و نمیدونم چی شد که گل تبدیل به درخت شد و این هم
شاهکار دومش.
خدایی دیگه نمیدونم اینا رو از کجا یاد گرفته نقاشی به این شیوه رو!
به نظرتون اینجا کجاست
پارسا و دختر عمش که خیلــــــــــــــــی دوستش داره زهرا
اینجا هم که سوار ون شدیم که بریم بالا
و این هم چند تا منظره خیلی زیبا از اونجا
اینجا هم آقا پارسای مامان با باباش رفته وسط آب تا اردکها و لاکپشتها رو از نزدیک ببینه.
بلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه اینجا باغ پرندگان تهرانه. روز عید فطر با خانواده همسری قرار
گذاشتیم تا بریم باغ پرنگان البته آقا پارسا قبلا از طرف مهد کودک رفته بودن ولی ما برای
اولین بار بود که میرفتیم از پارسا کلی تعریف و تمجید اونجا رو البته با اون شیرین زبونیای
خاص خودش شنیده بودیم و آمادگی پیدا کرده بودیم جای همگی خالی خیلی خوب بود و
خیلی خوش گذشت و آقا پارسا هم که دیگه راه بلد و خوب دیگه..... اونجا حسابی بهش
خوش گذشت.
و حالا اینجا کجاست
روز دوم تعطیلات عیدفطر رو هم تصمیم بر این شد که باز هم خانوادگی بریم فشم یه جای
دنج و عالی جایی بود که برای بچه ها هم خیلی خوب و عالی بود و فضای وسیع برای بازی
کردن داشتن.
جای همگی خالی.....
این فیگورات منو کشته
ای قربونت برم مامان اینجا توپت رو برداشتی و با بچه ها قهر کردی
پارسا به همراه ارشیا(پسر خاله) و مطهره(نوه خاله خودم)
پارسا در حال بازی با تفنگ آب پاش
اینجا هم که قند عسل بعد از یه روز سراسر شیطونی دیگه خسته شده و خوابیده
البته با این صورت کثیف
قربونت بره مامان خوب بخوابی گلم.