پارساپارسا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

پارسا دردونه مامان

اگر دوباره ...

  اگر دوباره فرصت بزرگ کردن کودکم را داشتم... اگر فرصت داشتم كه كودكم را دوباره بزرگ كنم، به جاي آنكه انگشت اشاره ام را به سمت او بگيرم،   در كنارش انگشت هايم را در رنگ فرو مي بردم،   و نقاشي مي كردم،   اگر فرصت داشتم كه كودكم را دوباره بزرگ كنم،   به جاي غلط گيري به فكر ايجاد ارتباط بيشتر مي بودم،   بيشتر از آنكه به ساعتم نگاه كنم به او نگاه مي كردم،   سعي مي كردم درباره اش كمتر بدانم ، اما بيشتر به او توجه كنم.   به جاي اصول راه رفتن ،   اصول پرواز كردن و دويدن را با او تمرين مي كردم. ...
30 مرداد 1392

مادر

قطره دریاست اگر با دریاست........   مادر..... غربت چشمان تو شعر سکوتي خسته بود ساز لبهايت هميشه بوسه اي آهسته بود خويش را گم كردي و پيدا شدي در نام من ريختي از هرچه شيرين داشتي در کام من تلخها، غمها ، تمام رنجها مال تو بود ناز من _ پرادعا_ از خواستنها مي سرود باغ مينو را به زير پاي تو کم داده اند اينهمه از عشق من بر جان تو غم داده اند بي گمان حوري وشان را اين چنين ايثار نيست با فداکاريت کس را قدرت پيکار نيست تا براي مهر تو اندازه اي پيدا کنم ...
13 خرداد 1392
1